آن تعبیر به شیوه رمزآلود تفکر و اندیشه استعماری برمیگردد که انگلیس با تربیت افراد با پیکره بومی اما با محتوای غربی برای تصدی امور و اجرای منویات خود، روانه کشورهای عقبنگاهداشته مینماید.
تعبیر کیف انگلیسی که حاوی کد و رمز خاصی از وابستگی و نوکری بیگانگان است در ذهن مردم ما به خوبی جای گرفته است؛ چرا که عجینشدن آموزههای سیاسی با هنر، میزان تاثیر و ماندگاری آن را چندبرابر میکند.
« وعده روسی» نیز از آن دسته عباراتی است که ظرفیت آنرا دارد که برای نوع راهبردی از طرف بیگانگان بهکار بریم که بهرغم قول و قرارهای وثیق و بینالمللی از طرف کشور خارجی، هیچ پشتوانه ای برای عمل به وعده دیده نمیشود.
مثال بارز « وعده روسی»، نیروگاه بوشهر است که تاکنون بهرغم تاریخهای تعیینشده، 7بار به تعویق افتاده است و ظاهرا با بدقولیهای روسها همچنان باید شاهد وعدههای زنجیرهای آنها برای افتتاح باشیم.
تاریخ سیاسی ایران و روس حاکی از نقض وعدههای فراوان از طرف روسهاست. از جنگهای ایران و روس که به تحمیل معاهدات ننگین علیه ایران انجامید تا امروز که تعهدات روسیه بهواسطه نیروگاه اتمی بوشهر و سامانه موشکی اس300 انجام نگرفته، همه حاکی از آن است که این کشور همسایه توجهی به معاهدات و توافقات ندارد و همچنان وعده میدهد!
واقعیت این است که روسیه بیش از هر زمانی با کارت ایران در مجامع جهانی بازی میکند و بهخاطر ایران امتیازات فراوانی از آمریکا و غربیها میگیرد.
ولی نکته اینجاست که آیا ما همچنان باید شاهد « وعده روسی» باشیم یا اینکه دستگاه دیپلماسی ما نیز صریحتر و فعال به روسها بفهماند که دوران پطر کبیر سالهاست که به سر آمده و برای مردم ما این همه نقض و بیمسئولیتی پذیرفته شده نیست و خاطرات بدی که از روسها در ذهن ایرانیان است، با تراژدی «وعده روسی» پررنگتر نیز خواهد شد. بنابر این بهتر است از این به بعد، به وعده توخالی و سر خرمن، نام «وعده روسی» بگذاریم.